جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاور

نویسه گردانی: ŠAWR
شاور. [ وو ] (اِخ ) ندیم ومصاحب خسرو پرویز، آنکه رابط میان خسرو و شیرین در عشق بوده است . (فرهنگ شعوری ج 2 ص 121) :
برفتن هم رکاب شاه شاور
همی کرد از سخن کوته ره دور.

امیرخسرو (از جهانگیری ).


|| (اِ) بمجازواسط و رابط میان هر عاشق و معشوق . شاوور. (اشتنگاس ). رجوع به شاپور و شاوور شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شعور

شعور. [ ش ُ ] (ع مص ) شَعْر. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دریافتن و دانستن ، و با لفظ گرفتن مستعمل . (آنندراج ). دانستن و دریافتن . (غیاث ...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

شعور

[نیرو و شتاب در شناخت پدیده های ذهنی (و نه مادی)، یافتن پیوند میان آنها، یافتن راهکار برای مسائل تازه و یا حل نشده و به روز بودن در همه ی زمینه ها و ن...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی شعور

بی شعور. [ ش ُ ] (ص مرکب ) نادان و احمق . (آنندراج ). نادان . بی عقل . بی ادراک . (ناظم الاطباء). رجوع به شعور شود.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لاعن شعور

لاعن شعور. [ ع َ ش ُ ] (ع ق مرکب ) (از: لا + عن + شعور) من حیث لایشعر.
اجازه ویرایش برای همه اعضا

شعور اجتماعی

یعنی درک مسائل اجتماعی یا شهرنشینی . درک درست از رفاه مالی/جانی در میان اعضای همان اجتماع (آشنا یا غریبه) به شکلی که نیازی برای لاپوشی و شانه خالی کرد...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود