گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه نویسه گردانی: ŠAH شاه . (ع ص ) رجل شاه ُ البصر؛ به معنی رجل شائه البصر است ، یعنی مرد تیز بینایی . (از منتهی الارب ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه واژه معنی شاه منصوری شاه منصوری . [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمنی بخش میناب شهرستان بندرعباس . دارای 70 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن خرما و مرکبات... شاه کلاکلیج شاه کلاکلیج . [ ک َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل . دارای 300 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن برنج ، کنف ، صی... شاه کلاسورک شاه کلاسورک . [ ک َ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل . محصول آن برنج و کنف و نیشکر و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ای... شاه مقصودی شاه مقصودی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به شاه مقصود.- تسبیح شاه مقصودی ؛ نوعی تسبیح که دانه های سبحه از سنگ شفاف مخصوص که بزردی و سبز... شاه گوهران شاه گوهران . [ هَِ گ َ هََ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوهر بس گرانمایه بود. (فرهنگ جهانگیری ). گوهر درخشانی که در کلانی و بزرگی اول گوهر باشد... شاه علمدار شاه علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا. دارای 54 تن سکنه . آب آن از چاه . محصول آن غلات ... شاه فیروزی شاه فیروزی . (اِخ ) قریه ای است در دوفرسنگ و نیمی شمال ده کهنه شبانکاره ٔ فارس . (از فارسنامه ٔ ناصری ). شاه شمیران شاه شمیران . [ هَِ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سرور و فرمانروای شمیران . || (اِخ ) نام یکی از منسوبان جمشید است که خیام در نوروزنامه کشف... شاه سیارات شاه سیارات . [ هَِ س َی ْ یا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان قاطع) (آنندراج ). کنایه از آفتاب است . (انجمن آرا... شاه سمنگان شاه سمنگان . [ س َ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . دارای 12 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ صفحه ۵۱ از ۷۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود