اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاهدژ

نویسه گردانی: ŠAHDŽ
شاهدژ. [ دِ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...) نام قلعه ای بوده است بالای کوهی بحدود اصفهان و معقل ابن عطاش رهبر اسماعیلیان در آنجا بوده . قزوینی نویسد این قلعه را سلطان ملکشاه بن آلب ارسلان در سال 500 هَ . ق . بنا نموده است . (آثار البلاد قزوینی ) (لسترنج ص 226). یاقوت می نویسد: این قلعه را سلطان ملکشاه بنا نمود و ذکر قلعه در حوادث سال 500 هَ . ق . ذکرشده است . و در اخبارالدولة السلجوقیه ص 79 چنین آمده است : سلطان محمد قلعه ٔ شاهد را که در حدود اصفهان واقع است با شمشیر فتح نمود. و با مراجعه به تاریخ ابن الاثیر در حوادث سال 500، میخوانیم که این قلعه بدست ملکشاه بنا گردیده و سلطان محمد آن را از چنگ اسماعیلیان بیرون آورده است . و از اینجا معلوم میشود که بانی قلعه سلطان ملکشاه سلجوقی بوده است و فاتح آن پسر او سلطان محمد غیاث الدین ابوشجاع محمدبن ملکشاه (498 - 511 هَ . ق .). و گویا مؤلف آثار البلاد و در نتیجه لسترنج در این مورد میان عمل پدر و پسر خلطی کرده است . و سال فتح را سال بنا دانسته و فاتح را بانی گمان برده . و داستان قلعه ٔ مزبور در سلجوقنامه ص 40 و حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 2 ص 504 مذکور است و در ذیل جامع التواریخ رشیدی چ دبیرسیاقی ، بخش اسماعیلیه ص 3 تا 38 چنین میخوانیم : شاهدز را بحدود اصفهان سلطان ملکشاه سلجوقی انشاء کرده بود. احمدبن عبدالملک عطاش مقدم و پیشوای باطنیان (اسماعیلیان ) به اصفهان آنجا را بگرفت و سلاطین و امراء در کار او مضطر شدند و چون میان برکیارق و محمد، پسران ملکشاه سلجوقی نفاق و خلاف بود، او قلعه را به ذخایر و خزائن و اسلحه و امتعه معمور و آبادان ساخت و باره و بروج آن را مستحکم گردانید. سلطان محمد پس از استقرار و صافی شدن ملک قصد گشادن قلعه کرد و آن را محاصره نمود، چون کار بر محصوران تنگ شد بمسلمانی خود از ائمه ٔ دین فتوی خواستند و کار بمناظره کشید و مباحثه به انجامی نرسید. سلطان محمد حصار سخت تر کرد، اما زود دانست که بجنگ آنرا نتواند گشودن . حیلتی کرد، کبوتری در بغل نهاد و دست بر آنجا نهاد و سوگند [ ان ] گران یادکرد که : تا این جان در تن باقی باشد بعهد خود وفا نماید، و اگر محصوران قلعه تسلیم کنند بجای آن خانه وقلعه ای دیگر بدیشان دهد. چون محصوران به سوگند و عهد از قلعه فرود آمدند ایشان را فرمود که به الموت روید نزد سیدنا حسن صباح و قلعه را خراب کرد و احمد عطاش را بفضیحت تمام بر شتری بنشاندند و گرد شهر برآوردند و بعاقبت پوست او برکندند و به کاه و گیاه آکندند و او هیچ آه نکرد. پسرش را نیز کشتند و سر هر دو ببغداد فرستادند. مدت اقامت او در قلعه 12 سال بود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شاه دژ. [ دِ ] (اِخ ) قلعه ای که در سال 360 هَ . ق . به دست نصربن حسن بن فیروزان دیلمی در کوه شهریار بنا گردید. (از معجم البلدان ).
شاه دژ. [ دِ ] (اِخ )نام قلعه ای به مازندران . رابینو نویسد: استندار جلال الدوله اسکندر در 21 ذی الحجه 746 هَ . ق . اطراف شهررویان [ کجور ] را...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.