شاهی
نویسه گردانی:
ŠAHY
شاهی . (اِ) نام گلی است که کوچک و زرد رنگ و سفید هر دو میشود. (فرهنگ نظام ). قسمی گل زینتی . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نیم شاهی . (اِ مرکب ) مسکوکی از مس و غیره معادل چهل یک قران . یک پول . یک پولی . (یادداشت مؤلف ).
شیخشاهی (به سکون خ): نوعی از نظام سلطه که ایدهی محوری آن سلطنت غیرموروثی یک فقیه است که توسط جمعیتی از فقها انتخاب میگردد؛ ولایت فقیه؛ نگا: شیخشاه
شاهی سرا. [س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان . دارای 105 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن برنج است . (از ...
برگ شاهی . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 358 تن . آب آن از قنات ومحصول آن غلات است . (از...
تخت شاهی . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان رمشک در بخش کهنوج شهرستان جیرفت است که در صد و هشتاد و چهار هزارگزی جنوب خاوری کهنوج و هفت ...
ارده شاهی . [ اَ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ۞ خرشوف . جناح الطیر. کنگر فرنگی .
خشت شاهی . [ خ ِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عصای سلطنتی ۞ . (یادداشت بخط مؤلف ) : یکی خشت شاهی پر ماز و پیچ بکف داشت وز رنج نابود هیچ ...
زمین شاهی . [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات است که در بخش مینودشت شهرستان گرگان واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
چشمه شاهی . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «اسم یکی از دهات بلوک غار و فشاپویه ٔ تهران است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 236). ...
خواجه شاهی . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . کوهستانی با آب و هوای معتدل و دارای 29...