اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شایر

نویسه گردانی: ŠAYR
شایر. [ ی ِ ] (ع ص ) عسل چین . آنکه عسل چیند. (یادداشت مؤلف ). انگبین چین از خانه ٔ زنبور عسل .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شعیر. [ ش َ ] (ع اِ) جو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نام غله ٔ معروف که به فارسی و هندی جو گویند، و گویند شعیر ازشَعْر ...
شعیر. [ ش َ ] (اِخ ) موضعی است به بلاد هذیل . (منتهی الارب ). || محله ای است به بغداد، از آن محله است شیخ عبدالکریم بن حسن بن علی . (من...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.