شایع
نویسه گردانی:
ŠAYʽ
شایع. [ ی ِ ] (ع ص ) مأخوذ از شائع تازی . بمعنی بهره ٔ بخش ناکرده . (ناظم الاطباء). بهره ای که جدا نشده است از حصه ٔ دیگران . مشاع . (یادداشت مؤلف ). || ظاهر و فاش و آشکارا. منتشر و معروف . چیزی که همه کس آن را داند و بر وی مطلع باشد. (ناظم الاطباء) : و حال علو همت و کمال بسطت ملک او از آن شایعتر است که در شرح آن به اشباع حاجت افتد. (کلیله و دمنه ). و ذکر این معنی از این شایعترست . (کلیله و دمنه ). و اجتهاد او در عالم شایع باشد. (کلیله و دمنه ). ... صیت سایر و ذکر شایع یابد. (سندبادنامه ص 8). انعام او درباره ٔ اهل علوم و اصحاب هنر شایع و مستفیض . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 206). رجوع به شائع شود.
- خبر شایع ؛ پراکنده و فاش . خبری مستفیض .
|| عام و شامل عموم شونده . (تتبعات مینوی بر کلیله ص 145) : سوم آنکه مالش اصحاب مکر و فجور و قطع اسباب ایشان راحتی شامل و منفعتی شایع را متضمن است . (کلیله و دمنه چ مینوی ص 145). || مورد قبول همگی . (تتبعات مینوی بر کلیله ص 386) : آنکه اصلی کریم و ذات شریف دارد و جمالی رایق و عفافی شایع. (کلیله چ مینوی ص 386).
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: بلاو belāv (کردی) (فرهنگ فارسی - کردی هه ژار) ***فانکو آدینات 09163657861
شایع شدن . [ ی ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) منتشر شدن . ذایع شدن . فاش شدن . فاشی شدن . فشو. (یادداشت مؤلف ).
شایع کردن . [ ی ِ ک َ دَ ](مص مرکب ) فاش کردن . آشکارا کردن . ظاهر نمودن . به این و آن گفتن . همه کس مطلع شدن . منتشر ساختن : خان را بشارت ...
شعیع. [ ش َ ] (ع اِ مصغر) گردون . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ارّاده . (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). گردون . گاری . (از اقرب ال...
شائع. [ ءِ ] (ع ص ) سهم شائع؛ بهره ٔ بخش ناکرده . (منتهی الارب ). مقابل مفروز. (اقرب الموارد). || آشکاراو فاش . (اقرب الموارد) (غیاث ). رجوع ...
بهترین و زیباترین گل در دنیا،گلی که عطرش همه را عاشق میکند،گل زندگی
شایا فرهنگ نامها (تلفظ: šāyā) (= شایان) ، ← شایان. درخور، لایق. مناسب. شایسته. ///////////////////////////////////////////////////////////////////// ...
شعیا. [ ش َع ْ ] (اِخ ) نام پیغمبری از بنی اسرائیل که اشعیا نیز گویند. (ناظم الاطباء). نام نبی علیه السلام که به آمدن عیسی و محمدعلیهماالسل...
مسجد شایا. [ م َج ِ دِ ] (اِخ ) در اصفهان واقع است و از جمله ابنیه ٔتاریخی ایران می باشد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ).