اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شبر

نویسه گردانی: ŠBR
شبر. [ ش َب ْ ب َ ] (اِخ ) مؤلف تاج العروس نویسد: شبر بر وزن بَقَّم و شبیر بر وزن قُمَیر یا قَمیر و مشبر بر وزن مُحَدِّث نام پسران هارون نبی بوده است و پیغمبر اسلام (ص ) فرزندان خود حسن ، حسین و محسن را به این سه اسم نامیده است . (از تاج العروس ) (ازمنتهی الارب ) (از شرح قاموس ). و معنی این سه اسم در زبان عربی حسن و حسین و محسن است . (از لسان العرب ). واین نام در ادبیات فارسی نیز آمده است :
گر خردمند بداند که بدین حال و صفت
باب ۞ علم نبی و باب ۞ شبیر و شبرست .

ناصرخسرو.


که سادات جمعجوانان جنت
نبی گفت هستند شبیر و شبر.

ناصرخسرو.


من با تو نیم که شرم دارم
از فاطمه و شبیر و شبر.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
شبر. [ ش َ / ش ِ ب َ ] (اِخ ) ابن صعفوق بن زرارة الدارمی التمیمی . صحابی است . (از تاج العروس ).
شبر. [ ش َ ] (اِخ ) ابی علقمه . تابعی است . (از تاج العروس ).
شبر. [ ش َ ] (اِخ ) الدارمی . جد است مر لهنادبن السری بن یحیی را. (از تاج العروس ).
شبر. [ ش َ ] (اِخ ) ابن شبر تابعی و از اصحاب عمربن خطاب بوده است . (از تاج العروس ).
شبر. [ ش ِ ] (اِخ ) ابن منقذالاعورالشنی شاعری است تابعی و در جنگ جمل با علی (ع ) بود. (از تاج العروس ).
شبر. [ ش َ ب َ ] (اِخ )نام محلی است در اطراف بحرین . (از معجم البلدان ).
شبر. [ ش ُب ْ ب َ ] (اِخ ) نام حسنین علیه السلام . (از تاج العروس ). || لقب عصام بن یزید اصفهانی است . (از تاج العروس ).
شبر. [ ش ُب ْ ب َ ] (اِخ ) سیدعبداﷲبن محمدرضابن احمدبن علی علوی حسینی موسوی از فقها و محدثان امامیه و صاحب آثار بسیار است . به سال 1242 هَ...
شبر /šebr/ وجب؛ از سرانگشت ابهام تا انگشت کوچک. فرهنگ فارسی عمید
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.