شبة
نویسه گردانی:
ŠB
شبة. [ ش َب ْ ب َ ] (ع ص ) زن جوان . (منتهی الارب ). مخفف شابة. رجوع به شابة شود.
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
شبه . [ ش َ ب َه ْ ] (ع اِ) نوعی از درخت بزرگ . (از منتهی الارب ). ج ، اشباه . (منتهی الارب ). درختی شبیه به مورد. (ناظم الاطباء). سیاه تلو. ...
بی شبه . [ ش ِب ْه ْ ] (ص مرکب ) (از:بی + شبه ) بی مثل . بی نظیر. بی عدیل . بی همتا. بی مانند.فرید. وحید. واحد. ناهمتا. بی مثیل . بی مثال . یتیمه . ...
یک شبه . [ ی َ / ی ِ ش َ ب َ/ ب ِ ] (ص نسبی ) هر چیز که بر او یک شب گذشته باشد چون طفل یک شبه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : طی مکان ببین و ز...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شبه رنگ . [ ش َ ب َ / ب ِ رَ ] (ص مرکب ) با رنگی چون شبه در سیاهی و تیرگی : روان کرد کلک شبه رنگ راببرد آب مانی و ارژنگ را. نظامی .ای من ...
شبه گون . [ ش َ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) به رنگ شبه . || سیاه و تیره . تار. تاریک : خدنگهای شهاب اندر آن شب شبه گون روان چون نور خرددر روان ...
شبه فروش . [ ش َ ب َ / ب ِ ف ُ ] (نف مرکب ) که شبه فروشد : تو قدر فضل شناسی که اهل فضلی و دانش شبه فروش چه داند بهای دُر ثمین .سعدی .
این دو وازه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ویسپه لگ vispe lag (اوستایی vispa + پسوند پهلوی همانند ساز lag). ***فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.