اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شتاب نمودن

نویسه گردانی: ŠTAB NMWDN
شتاب نمودن . [ ش ِ ن َ / ن ِ / ن ُ دَ ] (مص مرکب ) شتافتن . عجله کردن . به سرعت کاری را انجام دادن : تَدفیف ؛شتاب نمودن . دِفاف . مُدافِفَة؛ شتاب نمودن در کشتن خسته . دِفدَفَه ؛ شتاب نمودن . (منتهی الارب ). || تظاهر کردن به شتاب . وانمودن که تعجیل می کند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.