شتی
نویسه گردانی:
ŠTY
شتی . [ ش َ ] (اِ) سینی . وآن خوانی است که از طلا و نقره و مس و برنج و امثال آن سازند. (برهان ). تشت خوان رویین بود. به معنی سینی . (صحاح الفرس ). طشت رویین باشد که سینی نیز گویند وشمس فخری به نون (شنی ) آورده است . (مجمعالفرس سروری ). ظاهراً مصحف شینی باشد و در جهانگیری و فرهنگ نظام نیامده و شاهدی دیده نشد. (حاشیه ٔبرهان چ معین ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شطی . [ ش َطْ طی ] (اِخ ) شیخ عبدالسلام بن عبدالرحمان ... شطی حنبلی دمشقی (متولد 1256 - متوفای 1295 هَ . ق . ناگهانی در دمشق ). به تحصیل علو...
شطی . [ ش َطْ طی ] (اِخ ) محمد جمیل افندی حنبلی دمشقی ، متوفای سال 1307 هَ . ق . او راست : 1- توفیق المواد النظامیة لاحکام الشریعة المحمدیة. 2...
حسن شطی . [ ح َ س َ ن ِ ش َطْ طی ] (اِخ ) ابن عمربن معروف حنبلی . فقیه بغدادی دمشقی (1205 - 1274 هَ . ق .). کتابهایی دارد که در اعلام زرکلی...