اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شتی

نویسه گردانی: ŠTY
شتی . [ ش َت ْ تا ] (ع ص ) ج ِ شتیت به معنی کار پراکنده . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). متفرق : تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتی . (قرآن 14/59)؛ ... و دلهای ایشان پراکنده است . (از محیط المحیط).
- || قوم شتی ؛گروه از اصناف مردم . (منتهی الارب ). قومی از قبایل متفرق . (از اقرب الموارد). و رجوع به شتیت شود.
|| در استعمال از لفظ شتا ۞ که مأخوذ از عربی است به معنی کثرت و بسیاری چیزی مراد میگردد چرا که پراکندگی اعداد را کثرت و بسیاری لازم است . (از غیاث اللغات ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
شطی . [ ش َطْ طی ] (اِخ ) شیخ عبدالسلام بن عبدالرحمان ... شطی حنبلی دمشقی (متولد 1256 - متوفای 1295 هَ . ق . ناگهانی در دمشق ). به تحصیل علو...
شطی . [ ش َطْ طی ] (اِخ ) محمد جمیل افندی حنبلی دمشقی ، متوفای سال 1307 هَ . ق . او راست : 1- توفیق المواد النظامیة لاحکام الشریعة المحمدیة. 2...
حسن شطی . [ ح َ س َ ن ِ ش َطْ طی ] (اِخ ) ابن عمربن معروف حنبلی . فقیه بغدادی دمشقی (1205 - 1274 هَ . ق .). کتابهایی دارد که در اعلام زرکلی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.