شجاعة
نویسه گردانی:
ŠJAʽ
شجاعة. [ش َ / ش ِ / ش ُ ع َ ] (ع ص ) مؤنث شجاع ، زن پردل و دلاور در شدت . ج ، شِجاع و شُجُع. (منتهی الارب ): امراءة شجاعة؛ یعنی زن باشجاعت . ابوزید نقل کرده است که کلابیین را شنیدم گویند: رجل شجاع و زن را به این وصف نخوانند. (از اقرب الموارد). زن دلیر. (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شجاعة. [ ش َ / ش ِ / ش ُ ع َ ] (ع مص ) پردلی و دلیری نمودن . (از منتهی الارب ). دلیر شدن . (المصادر زوزنی ). صرامة. (تاج المصادر بیهقی ). در تداول...
شجاعة. [ ش َ ع َ ] (اِخ ) محمدبن هاشم شجاعةعلی لکهنوی الاصل نجفی المولد. از عالمان علم رجال بود. او راست : الکشکول در 19 جلد. ارجوزة نظم اللا...
شجاعة. [ ش ُ ع َ ] (اِخ ) بطنی است از أزد از قحطانیه . (از معجم قبایل العرب ج 2).
لا شجاعة قبل الحروب . [ ش َ ع َ ت َ ق َ لَل ْ ح ُ ] (ع جمله ٔاسمیه ) (حدیث ) پیش از جنگ شجاعتی نبود : گفت پیغمبر سپهدار قلوب لاشجاعة یا فتی قبل...