اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شد کن

نویسه گردانی: ŠD KN
شد کن . [ ش َ ک ُ ] (فعل امر) ۞ بلند کن . مقابل پست کن . نیز گویند فلانه کس شدی بلند بسته است که دست فلک به او نمی رسد یعنی جای بلندی بر خود چیده است و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته . (آنندراج ) :
محفل پیر و جوان است مقامی شد کن
بزم خونابه خوران است پیامی شد کن .

میرنجات .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
سهراب فرسیو
۱۴۰۰/۰۱/۱۸
0
0

شَد کن (عربی - فارسی) بنا به‌معنی درج شده، "بلند کن!" با یک شاهد از میر نجات، اهل کهگیلویه و به سبب سکونت در اصفهان، او را اصفهانی گفته‌اند. از منشیان دربار شاه سلیمان، متوفی به‌سال۱۱۲۲. (ویکی‌پدیا، ذیل میرنجات اصفهانی). لیک فعل "شَد کردن" در فرهنگ‌ها نیست. لیک "شُد کردن" (ترکیبی فارسی) به‌معنی ارتقاء پیدا کردن، کار و بار خوب پیدا کردن، از فقر به ثروت رسیدن، پولدار شدن در محاورات عامیانه به‌کار می‌رود. مثلاً می‌گویند: «دهاتی یه به شهر اومد و کارش شُد کرد!» یعنی پولدار شد، کار و کاسبی‌اش خوب شد. تا آنجا که یادم است، شد کردن را از اراکی‌ها شنیده‌ام؛ چه خوب بود کسانی‌که می‌دانند این ترکیب، به‌این معنا، در چه گویش‌هایی به‌کار می‌رود، به‌اطلاع بنده و دیگران برسانند. ضمناً این بیت از میر نجات را اگر به‌جای «شَد کن» (ترکیب بی‌ربط عربی- فارسی)، «شُد کن» بخوانیم، در معنی تغییری حاصل نمی‌شود.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.