اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرمسار کردن

نویسه گردانی: ŠRMSAR KRDN
شرمسار کردن . [ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خجل ساختن . شرمنده کردن :
چون به نیکیم شرمسار نکرد
به بدی چند شرمسار کند.

خاقانی .


خلقند شرمسار ز فریاد من که من
فریاد می کنم که مرا شرمسار کرد.

خاقانی .


خدایابه عزت که خوارم مکن
به ذل گنه شرمسارم مکن .

سعدی (بوستان ).


مرا شرمساری ز روی تو بس
دگر شرمسارم مکن پیش کس .

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.