شطاط
نویسه گردانی:
ŠṬAṬ
شطاط. [ ش َ / ش ِ ] (ع اِمص ) درازی . || دوری . || راستی قامت مردم و نیزه و اعتدال آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) پاره آجر. (ناظم الاطباء). ریزه ٔ خشت پخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شطاط. [ ش َ / ش ِ ] (ع مص ) دور شدن . (ناظم الاطباء) (المصادر زوزنی ). || راست قامت شدن . || دارای اندام معتدل بودن . (ناظم الاطباء).
شتات . [ ش َ ] (ع مص ) فرقت . (از ذیل اقرب الموارد). || پراکنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از المصادر زوزنی ). متفرق بودن . (فرهنگ نظام ). |...
دیاسپورا (به انگلیسی: Diaspora from Greek διασπορά, "scattering, dispersion") پراکندگی، مهاجرت یا آوارگی گروهی از مردم که دور از خانه و کاشانه اصلی ...