اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شطی

نویسه گردانی: ŠṬY
شطی . [ ش َطْ طی ] (اِخ ) ابوسعید محمدبن احمدبن عباس شطی رقی . از اهل رقه و منسوب است به شط فرات . وی از حفص بن عمر روایت کرد و ابوبکربن مقری از او روایت دارد. (از لباب الانساب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شتی . [ ش َی ی ] (ع ص نسبی ) باران زمستانی . (مهذب الاسماء) (از محیط المحیط).
شتی . [ ش َت ْ تا ] (ع ص ) ج ِ شتیت به معنی کار پراکنده . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). متفرق : تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتی . (قرآن 1...
شتی . [ ش ُی ی ] (ع اِ) ج ِ شتاء. (اقرب الموارد) (محیط المحیط).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.