شعة
نویسه گردانی:
Šʽ
شعة. [ ش َ ع َ ] (ع مص ) درآمیختن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۷۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۸ ثانیه
شاه خطایی . [ خ َ ] (اِ مرکب ) نام یکی از آهنگهای دستگاه نوا و شور است در موسیقی . (فرهنگ نظام ). رجوع به کلمه ٔ آهنگ شود.
شاه داماد. (اِ مرکب ) داماد بهنگام عروسی . (از فرهنگ نظام ). داماد عزیز. (یادداشت مؤلف ) : کسی که همچو منش هست شاه دامادی شود ز دولت من روش...
شاه دبیریه . [دَ ] (اِ مرکب ) بنابگفته ٔ ابن الندیم یکی از خطهای ایران قدیم است که معمول پادشاهان بوده و عوام از استعمال آن ممنوع بوده ...
شاه سلطان . [ س ُ ] (اِخ ) جلال الدین . خواهرزاده ٔ امیرمبارزالدین محمد که در سال 755 هَ . ق . او را به نیابت از طرف خود بشیراز فرستاد. (تاریخ ...
شاه سلطان . [ س ُ ] (اِخ ) نام دختر سلطان سلیمان عثمانی است که تکیه ٔ شاه سلطان واقع در محله ٔ ایوب اسلامبول را بناکرده است . (خیرات حسان ...
شاه سلطان . [ س ُ ] (اِخ ) نام دختر سلطان سلیم خان عثمانی است . او در آغاز همسر لطفی پاشای صدراعظم بوده و در محله ٔ داودپاشای اسلامبول مسجد...
شاه سلطان . [ س ُ ] (اِخ )نام دختر سلطان مصطفی خان ثالث عثمانی و بانی بعضی از ابنیه ٔ خیریه بوده است . (خیرات حسان ج 2 ص 104).
شاه سلطنه . [ س َ طَ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاپور بخش مرکزی شهرستان کازرون . دارای 113 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ شاپور. محصول آن غلا...
شاه شاهان . [ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شاهی که ممتاز از شاهان دیگر باشد که بارزتر و و برتر از شاهان باشد. که بر شاهان خرد سمت سروری د...
شاه سنجان . [ هَِ س َ ] (اِخ ) خواجه رکن الدین محمود خوافی سنجانی ملقب به شاه سنجان از بزرگان مشایخ عرفا و شعرای قرن ششم بوده است . وی ...