شغال
نویسه گردانی:
ŠḠAL
شغال . [ ش َ ] (اِ) مانند شال در اول بعض نامهای گیاهان درآید و از آن وحشی بودن یا پست بودن آن گونه را خوانند: شغال به . شغال چس . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شال شود.
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
شغال . [ ش َ / ش ُ ] (اِ) ۞ نام حیوانی از نوع سگ و برزخ میان روباه و گرگ ، و گویند این حیوان در زمان انوشیروان بهم رسید. (از برهان ) (از...
شغال به . [ ش َ ب ِه ْ ] (اِ مرکب ) شال . بِه ِ جنگلی . نام شغال به را در مازندران و رامیان و کتول به این درخت میدهند و در لاهیجان به نام ت...
شغال چس . [ ش َ چ ُ ] (اِ مرکب ) ۞ درختچه ای است در دره ٔ کتول و جنگلهای مازندران . (یادداشت مؤلف ).
شغال تپه . [ ش َ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس . آب آن از رودخانه ٔ تنگ راه و چشمه تأمین میشود. سکن...
شغال آباد. [ ش َ ] (اِخ ) نام محله ای به تهران قدیم . (یادداشت مؤلف ).
شغال آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان استرآبادرستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آن از قنات است . محصول عمده آن برنج...
علی شغال . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) (ملا...) نصرابادی نام اورا با ابیاتی از اشعارش که در معما سروده است در تذکره ٔ خود آورده است . (از الذریعه ٔ ...
انگور شغال . [ اَ ش ُ ] (اِ مرکب )عنب الثعلب . صاحب تحفه عنب الثعلب را سگ انگور آورده . و رجوع به عنب الثعلب و سگ انگور و انگورک توره شود.