اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شغب

نویسه گردانی: ŠḠB
شغب . [ ش َ / ش َ غ َ ] (ع مص ) برانگیختن فتنه و شر را بر قومی . (ناظم الاطباء). تهییج شر. (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد). برانگیختن فتنه و تباهی و خصومت و نزاع . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: شغیهم و شغب علیهم و شغب بهم ؛ یعنی شر را بر ایشان تهییج کرد. (منتهی الارب ).شر انگیختن . (مقدمه ٔ میر سیدشریف جرجانی ص 3). شور انگیختن . (دهار) (مجمل اللغة). || سرزنش کردن . || بد گفتن . (مقدمه ٔ لغت جرجانی ص 3).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شقب . [ ش َ ق َ / ش ِ ] (ع اِ) یک قسم درختی که بار آن مانند کُنار است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.