اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شغب ناک

نویسه گردانی: ŠḠB NAK
شغب ناک . [ ش َ غ َ ] (ص مرکب ) صاحب آوازه . (آنندراج ). خروشان . نالان . فریادکنان . (یادداشت مؤلف ). غرش کنان . با شور و غوغا :
تا روی به جنبش ۞ ننهد ابر شغب ناک
صافی نشود رهگذر سیل ز خاشاک .

منوچهری .


برآورد از جگر آهی شغب ناک
چو مصروعی ز پای افتاد بر خاک .

نظامی .


به خدمت بر زمین غلطید چون خاک
خروشی برکشید از دل شغب ناک .

نظامی .


زد نعره ای آنچنان شغب ناک
کاُفتاد هزاهزی در افلاک .

نظامی .


زآن جمله ٔ آهوان چالاک
بود آهوَکی عجب شغب ناک .

نظامی .


دریغا آنچنان سرو شغب ناک
ز باد مرگ چون افتاد بر خاک .

نظامی .


بحر شغب ناک چو گشت آشکار
بر صفت قطره نهان گم شدم .

عطار.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.