اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شکار گشتن

نویسه گردانی: ŠKAR GŠTN
شکار گشتن . [ ش ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) شکار گردیدن . شکار شدن . (یادداشت مؤلف ) :
شکار یکی گشتی ازبهر آنک
مگر دیگری را بگیری شکار.

ناصرخسرو.


و رجوع به شکار شدن و شکار گردیدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.