گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شلط نویسه گردانی: ŠLṬ شلط. [ ش ِ ] (ع اِ) ۞ تیر دراز لطیف باریک . ج ، شِلَط. (منتهی الارب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی شلط شلط. [ ش َ ] (ع اِ) کارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شلطاء شود. شلط شلط. [ ش ِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ شِلطَة. (ناظم الاطباء). || ج ِ شِلط. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به شلطة و شِلْط شود. شلت شلت . [ ش َ ] (ع اِ) شلث . (اقرب الموارد). رجوع به شلث شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود