شلیک . [ ش ِل ْ لی  ] (اِ) 
 ۞  تخلیه ٔ اسلحه ٔ آتشی  و رها کردن  تیر آن . (ناظم  الاطباء). گشاد. افکندن  تیر از سلاحی  آتشی  چون  تفنگ  و توپ .
-  
شلیک  کردن  ؛ گشاد دادن  یعنی  انداختن  تفنگ  و توپ  و امثال  آن . (یادداشت  مؤلف ).
 ||  گاه  بمعنی  حرکت  و سر و صدای  ناگهانی  و شدید خاصه  در مورد خنده  (شلیک  خنده ) نیز استعمال  میشود. (فرهنگ  لغات  عامیانه ).
-  
شلیک  خنده  ؛ خندیدن  به  صدای  بلند و ممتد فردی  یا جمعی : شلیک  خنده ٔ آنها به  گوش  می رسید.