شمخ
نویسه گردانی:
ŠMḴ
شمخ . [ ش َ ] (ع مص ) بلند شدن کوه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بلند شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادربیهقی ) (دهار). سمق (که سین به شین و قاف به خاء تبدیل شده است ). (از نشوءاللغة ص 20). رجوع به سمق شود. || بینی خود را بالا کشیدن از راه تکبر و غرور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شمخ . [ ش َ م َ ] (ع ص ) نیة شمخ ؛ نیت دور و بلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
شمخ . [ ش ُم ْ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شامخ . (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شامخ شود.