شموع
نویسه گردانی:
ŠMWʽ
شموع . [ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ شمع.(غیاث ) (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد). رجوع به شمع شود. شمعها. قندیلها. چراغها. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شموع . [ ش َ ] (ع ص ) مرد یا زن بسیار لاغ و بسیار بازیگر و خندان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).زن سخت شوخ و خوشرو و بازیگر. (از ا...
شموع . [ ش ُ ] (ع مص ) شمع. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بازی کردن . (مهذب الاسماء) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). م...