اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شن

نویسه گردانی: ŠN
شن . [ ش َ ] (پسوند) در برخی از کلمات مثل این است که معنی جای میدهد: گلشن ، جوشن ،«گوشن »، روشن ، اشن ، پشن ، اوشن ، آبشن ، دوشن ، در گلشن و تبشن (به معنی آب گرم معدنی ). (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شن مال کردن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) با شن ، شوخ ظرفی را زدودن . (یادداشت مؤلف ). شن مالی کردن .
شن مالی کردن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شن مال کردن . مالیدن شن و ماسه تا آلودگی ظرف و شوخ آن زدوده شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.