اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شور نمودن

نویسه گردانی: ŠWR NMWDN
شور نمودن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) ستیزه کردن :
ظالمی کآنچنان نماید شور
عادلانش چنین کنند به گور.

نظامی .


|| بانگ و غرش نمودن :
شنیده ام که همیشه چنان بود دریا
که بر دو منزل از آواش گوش گردد کر
همی نماید هیبت همی نماید شور
همی برآید موجش برابر محور.

فرخی .


|| ملاحت و زیبایی نشان دادن :
شهره ٔشهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.