شهاب الدین . [ ش ِبُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمدبن  قریبه ٔ محلی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) لقب  احمدبن  ماجد، ملاح و ملوان  عرب  در قرن  پانزدهم  و مؤلف  کتاب  اصول  و قواعد کشتی رانی  در اقیانوس  هند و ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْدی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمدبن  مجدی  و ابن المجدی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمدبن  محمد معروف  به  صاحب  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمدبن  محمد ملقب  به  نظام  گیلانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمدبن  محمد ابدی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمدبن  محمدبن  احمدبن  ابراهیم  باجوری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ )رجوع  به  احمدبن  محمدبن  عبدالرحمن  طوخی  شافعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ ) رجوع  به  احمدبن  محمدبن  علی  معروف  به  ابن  منلا و نامه ٔ دانشوران  ج  2 ص  320 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی  ] (اِخ )رجوع  به  احمدبن  محمدبن  علی  شافعی  حجازی  مصری  شود.