اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شهریار

نویسه گردانی: ŠHRYAR
شهریار. [ ش َ ] (اِخ ) نام پدر یزدگرد سوم ، آخرین و سی وپنجمین پادشاه ساسانیان است . (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 253). جمعی از مورخان آورده اند که منجمی با خسرو پرویز گفت که از تو پسری متولد شود که ملک از وی به بیگانگان انتقال یابد، خسرو پرویز تمام اولاد ذکور را در سرائی بازداشته و از آمیزش با زنان منع نمود. در آن ایام شهوت بر شهریاربن خسرو استیلا یافته محرمی نزد شیرین فرستاد که بهر تدبیر شده زنی نزد او فرستد. شیرین یکی از اشراف زادگان را به لباس حجامی بنزد شهریار فرستاد و شهریار با او آمیزش کرد و آن زن از شهریار باردار گردید که از او پسری آمد و نام او را یزدجرد گذاردند. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 253) :
چو نستور و چون شهریار و فرود
چو مردانشه آن تاج چرخ کبود.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
حسین شهریار. [ ح ُ س َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) شاعر معاصر تبریزی . رجوع به شهریار تبریزی شود.
شهریار ساسانی . [ ش َ ریا رِ ] (اِخ ) لقب شهروراز (629 م .) سردار ساسانی . رجوع به شهروراز و ساسانیان شود.
شهریار کازرونی . [ ش َ ریا رِ زِ ] (اِخ ) ابواسحاق . وفاتش در سال 424 هَ . ق . در عهد القائم خلیفه بوده است و 69 سال عمر داشته . (تاریخ گزیده ...
رستم بن شهریار. [ رُ ت َ م ِ ن ِ ش َرْ] (اِخ ) ابن شروین بن رستم بن سرخاب بن قارن بن شهریاربن شروین بن سرخاب بن مهرمردان بن سهراب بن باوان ...
پیر شهریار ثانی . [ ش َ یارِ ] (اِخ ) رجوع به پیر شهریار مذکور در فوق شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.