اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شهیدی

نویسه گردانی: ŠHYDY
شهیدی .[ ش َ ] (اِخ ) (بابا...) از شعرای معروف زمان سلطان یعقوب و در خدمت او عمری خوش گذرانید و پس از فوت سلطان در عراق و آذربایجان نمانده و عازم خراسان شد و در ورود بهرات مولانا جامی و شعرای نامی از او استقبال نموده و حضرت سلطان میرزا به او التفات بسیار نمود و بمجرد ورود شاه اسماعیل صفوی بهند رفت و در کجرات پس از صد سال عمر درگذشت . (از آتشکده ٔ آذر ص 238).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شهیدی . [ ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به شهید. رجوع به شهید شود.
شهیدی . [ ش َ ] (ص ) روسپی باره و زناکار. (ناظم الاطباء). || (اِ) تربزه که از اندرون سرخ برآید. (غیاث ).
مولانا شهیدی قمی جنسیت: مرد تولد و وفات: ( ... - ۹۳۵ /۹۳۶) قمری محل تولد: ایران - قم - قم شهرت علمی و فرهنگی: شاعر در جوانی به سیاحت پرداخت. چندی در ح...
شهیدی قمی . [ ش َ دی ِ ق ُ ] (اِخ ) معاصر سلطان یعقوب و سلطان حسین بایقرا بوده است . آخرالامر بهندوستان رفته و بعد از صد سال عمر وفات یافته ...
علی شهیدی . [ ع َ ی ِ ش َ ] (اِخ ) ابن عثمان شهیدی . ملقب به رکن الدین . او راست : یواقیت الاخبار. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 2053).
علی شهیدی . [ ع َ ی ِ ش َ ] (اِخ )احمد. از فضلائی است که در سال 1331 هَ . ق . درگذشت .او راست : 1- ابوالدنیا أو تاریخ الکون و الانسان من عهدا...
شهیدی بختیاری . [ ش َ دی ِ ب َ ] (اِخ ) مؤلف مجمع الفصحاء آرد: جوانی بود ازالوار بختیاری که بیاری بخت بلند، صاحب طبع بلند و ذوق محبت شده و...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.