شیاح
نویسه گردانی:
ŠYAḤ
شیاح . (ع مص ) جد کردن در کار کردن . (منتهی الارب ). جد کردن در هر چیز. (از اقرب الموارد). || پرهیز کردن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
معتزله ٔ شیعه . [ م ُ ت َ زِ ل َ / ل ِ ی ِ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) کسانی از معتزله که با شیعه در مسئله ٔ امامت قریب العقیده بوده و یا شیعیانی که د...
نگاهی تاریخی به مضامین و اسلوبهای شعر شیعی در ادب اندلس
نویسندگان: حسین حاتمی(کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی از دانشگاه بین المللی امام خمینی قزو...