گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شیرینه باف نویسه گردانی: ŠYRYNH BAF شیرینه باف . [ ن َ / ن ِ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) شیرین باف . نوعی قماش لطیف : به یک شربتی گفت شیرینه باف که نتوان ز حد برد دعوی و لاف . نظام قاری .رجوع به شیرین باف شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود