شیعة
نویسه گردانی:
ŠYʽ
شیعة. [ ش َ ع َ ] (ع اِ) شیعه . درختی که گل آنرا زنبور عسل می خورد و شهد آن بهترین شهدهاست و نیز جامه ها را با این گل خوشبوی کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || دفعه . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
معتزله ٔ شیعه . [ م ُ ت َ زِ ل َ / ل ِ ی ِ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) کسانی از معتزله که با شیعه در مسئله ٔ امامت قریب العقیده بوده و یا شیعیانی که د...
نگاهی تاریخی به مضامین و اسلوبهای شعر شیعی در ادب اندلس
نویسندگان: حسین حاتمی(کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی از دانشگاه بین المللی امام خمینی قزو...