اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیعة

نویسه گردانی: ŠYʽ
شیعة. [ ع َ ] (اِخ ) گروهی از هواداران حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه و اولاد ایشان سلام اﷲ علیهم اجمعین . ج ، اَشْیاع ، شیَع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).گروهی از مسلمانان که معتقدند به خلافت بلافصل حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و اولاد طیبین آن بزرگوار سلام اﷲ علیهم اجمعین . (ناظم الاطباء). شیعه در اصطلاح کسانی را می گویند که علی بن ابیطالب پسرعم و داماد پیغمبر را پس از او خلیفه میدانند و عمل آنان را که در سقیفه ٔ بنی ساعده گرد آمدند و ابوبکربن ابی قحافه را به خلافت پیغمبر برگزیدند، تصویب نمیکنند. این اختلاف کلمه پس از مرگ رسول (ص ) و هنگام تعیین جانشین او بین مسلمانان پدید آمد و عده ای بر انتخاب ابوبکر اعتراض کردند. ازجمله ٔ این معترضان علی (ع ) بود و جماعتی از صحابه مانند عماربن یاسر، اباذر غفاری ، سلمان فارسی ،جابربن عبداﷲ، عباس بن عبدالمطلب ، ابی بن کعب حذیفه وجز آنان ، و بدین طریق در اوان رحلت رسول (ص ) دسته ای کوچک در امر جانشینی از مسلمانان دیگر جدا شدند و همان هسته ٔ ایجاد فرقه ای بزرگ بنام شیعه گردید. تعلیمات شیعه بعداً توسعه یافت و مسأله ٔ بزرگتری مطرح شدو آن اینکه امر امامت در صلاحیت عامه نیست یعنی مردم حق تعیین امام و جانشین ندارند بلکه این امر مانند نبوت امری الهی و رکن دین و قاعده ٔ اسلام است و به همین سبب پیغمبر نسبت به آن غفلت نمی ورزد و چون تعیین امام از باب حفظ مصالح است بر او واجب بود که جانشین خود را تعیین کند و کسی که پیغمبر می بایست بجانشینی خود برگزیند لازم است که معصوم از صغایر و کبایر و از خاندان رسالت باشد و چنین کسی علی بن ابیطالب (ع ) است که او را در غدیر خم تعیین کرد. شیعه سپس در طول تاریخ به فرقه های متعدد تقسیم شدند که مهمترین آنان امامیه بوده و سپس اسماعیلیه و زیدیه اند. رجوع به ذیل هر یک از این کلمات شود. ابن ندیم گوید: آنگاه که طلحه و زبیر به مخالفت علی بن ابیطالب (ع ) برخاستند پیروان امیرالمؤمنین به شیعه موسوم گشتند چه خود آن حضرت آنان را «شیعه ٔ من » خطاب فرمود و به طبقات تقسیم کرد: اصفیاء، اولیاء، شرطةالخمیس ، اصحاب . (از فهرست ابن الندیم ). مذهب شیعه پنج فرقه داشته است ، یکی زیدیه و آنان پنج صنف بوده اند. دوم ، کیسانیه و آنان چهار صنف بوده اند. سیم ، عباسیه و آنان دو صنف بوده اند.چهارم ، غالیه و آنان نه صنف بوده اند. پنجم امامیه ، و آنان شش صنف بوده اند. (مفاتیح ). فرقه ای از بزرگان فِرَق اسلامی هستند که علی علیه السلام را پیروی کردند و گفتند بعد از رسول خدا علی امام است به نص آشکار یا پنهانی . و معتقدند كه امامت نباید از او و اولادش بدیگران برسد و اگر برسد یا از روی ستم است یا از بیم ، و آنان بیست ودو گروهند که هر گروهی گروه دیگر را تکفیر می کند و اصول شیعه غُلات و زیدیه و امامیه اند.
الف - غُلات هجده فرقه اند:
1 - سبائیه . 2 - کاملیه . 3 - بنائیه . 4 - مغیریه . 5 - جناحیه . 6 - منصوریه . 7 - خطابیه . 8 - غرابیه . 9 - ذمیه . 10 - هشامیه . 11 - زراریه . 12 - یونسیه . 13 - شیطانیه . 14 - رزامیه . 15 - مفوضیه . 16 - بدائیه . 17 - نصیریه . 18 - اسماعیلیه .
ب - زیدیه خود 3 گروه است :
1 - جارودیه . 2 - سلیمانیه . 3 - منیریه . (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
شیعه پنج فرقه اند:
اول - که خود 5 فرقه است :
1- ابتریه . 2 - جارودیة. 3 - اخشبیة. 4 - ذکیریه . 5 - خلفیه .
دوم - نیز 5 فرقه است :
1 - کیسانیه . 2 - کربیه . 3 - مختاریه .4 - اسحاقیه . 5 - حربیه .
سوم - غالیه که خود8 شعبه است :
1 - کلابیه . 2 - سبائیه . 3 - منصوریه . 4 - غرابیه . 5 - بزیغیه . 6 - یعقوبیه . 7 - اسماعیلیه . 8 - ازدیه .
چهارم - فقط دو فرقه است :
1 - صاحبیه . 2 - ناصریه .
پنجم - تنها یک فرقه است و آن هم امامیه ٔ اثناعشریه می باشد. (از بیان الادیان ).
آنان که علی رضی اﷲ عنه را پیروی کردند و گفتند او بعد از پیغمبر (ص ) امام است . (از تعریفات جرجانی ) :
من تولی به علی دارم کز تیغش
بر منافق شب و برشیعه نهار آید.

ناصرخسرو.


شیعیان مر ناصبی را ازسؤال مشکلات
راست همچون در نواله استخوانند ای رسول .

ناصرخسرو.


- شیعه ٔ امامیه (اثناعشریه )؛ فرقه ای از مسلمانان که به خلافت بلافصل علی بن ابیطالب (ع ) و یازده تن از فرزندان او (یکی بعد از دیگری ) معتقدند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
شیعة. [ ش َی ْی ِ ع َ ] (ع ص ) مشترک و مشاع ، یقال : الدار شیعة بینهم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
شیعة. [ ش َ ع َ ] (ع اِ) شیعه . درختی که گل آنرا زنبور عسل می خورد و شهد آن بهترین شهدهاست و نیز جامه ها را با این گل خوشبوی کنند. (منتهی ا...
شیعة. [ ع َ ] (ع اِ) گروه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (ترجمان القرآن جرجانی ص 63) (از اقرب الموارد). || گروه همدل . (دهار) (...
شیاح . (ع اِ) قحط. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). قحط و تنگی و کمیابی . (ناظم الاطباء). || کوشش در هر کار. || پرهیز. (منتهی الارب ) (از اقر...
شیاح . [ ش َی ْ یا ] (ع ص ) درمنه فروش . (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ) (یادداشت مؤلف ).
شیاح . (ع مص ) جد کردن در کار کردن . (منتهی الارب ). جد کردن در هر چیز. (از اقرب الموارد). || پرهیز کردن . (منتهی الارب ).
شیاه . (ع اِ) ج ِ شاة. گوسفندان . (منتهی الارب ). رجوع به شاة شود.
شیاءة. [ ش َ ءَ ] (ع اِمص ) خواهش و اراده ، و یقال : کل شی ٔ بشیاءة (بشیئة) اﷲ باری بمشیئة اﷲ اسم است مصدر را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد...
شیعه تراش . [ ع َ / ع ِ ت َ ](اِخ ) لقب قاضی نوراﷲ شوشتری مؤلف مجالس المؤمنین .(یادداشت مؤلف ). رجوع به قاضی نوراﷲ شوشتری شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.