صابری
نویسه گردانی:
ṢABRY
صابری . [ ب ِ ] (اِخ ) یوسف بن محمدفقیمی ، مکنی به ابی المعالی . رجوع به یوسف ... شود.
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سابری . [ ب ِ ] (اِخ ) خررج (؟) بن عثمان سعدی فروشنده ٔ سابری مکنی به ابوالخطاب از محدثان است . (سمعانی ).
سابری . [ ب ِ ] (اِخ ) محمدبن عبدالعزیز عدوی قرشی صاحب السابری . معروف به صاعقه ، از مردم بغداد از محدثان است . (سمعانی ).
سابری . [ ب ِ ] (اِخ ) محمدبن مغیرةبن نصر مکنی به ابوعلی . از محدثان است . (سمعانی ).
سابری . [ ب ِرْ ری ] (اِخ ) مسدوس بن حبیب قیسی بیاع السابری بصری از محدثان است . (از سمعانی ).
سابری . (اِخ ) از امرای محلی هند در اواخر قرن پنجم بود که در جنگ با قوام الملک نظام الدین هبةاﷲ ابونصر فارسی پیشکار و کدخدا و سپهسالار غزنوی...