اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صادق

نویسه گردانی: ṢADQ
صادق . [ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از صدق . راستگو. مقابل کاذب . راست گوینده . ج ، صادقون ، صادقین :
این دو صادق خرد و رأی که میزان دلند
بر پی عقرب عصیان شدنم نگذارند.

خاقانی .


گفتی که چو خاقانی عشاق بسی دارم
صادق تر از او عاشق بنمای کدام است آن .

خاقانی .


از صادقین وفا طلب از قانتین ادب
وز متقین حیا و ز مستغفرین بیان .

خاقانی .


سر انداز اگر عاشق صادقی
تو بدزهره بر خویشتن عاشقی .

سعدی .


|| راستین . راست و درست . خالص :
یا دوستی صادق یا دشمنی ظاهر
یا یکسره پیوستن یا یکسره بیزاری .

منوچهری .


که هیچکس از اعیان از دل پا پیش این کار نداشت و به حقیقت رغبتی صادق ننمود... (تاریخ بیهقی ص 412). باید که طعام بر شهوت صادق خورند وتأخیر نکنند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و چندانکه مایه ٔ وقوف افتاد... به رغبتی صادق و حرصی غالب در تعلم آن می کوشیدم . (کلیله و دمنه ). به رغبتی صادق ... روی به علاج بیماران آوردم . (کلیله و دمنه ). بکوشم تا بیّنتی صادق به دست آید. (کلیله و دمنه ). تا در تحصیل فضل و ادب همتی بلند و رغبتی صادق نباشد... این منزلت نتوان یافت . (کلیله و دمنه ).
عشق تو بس صادق است آه که دل نیست
باده عجب راوق است و جام شکسته .

خاقانی .


|| (اِ) فجردوم . بام دوم . بام پسین :
چون شب مرا ز صادق و کاذب گریز نیست
تا آفتابی از دل دروا برآورم .

خاقانی .


مشعله ٔ صبح تو بردی به شام
کاذب و صادق تو نهادیش نام .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، 50000گزی جنوب خاوری سنندج و 4000گزی جنوب باشماق . جلگه ، سردسیر، سک...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، 40000گزی جنوب خاوری دیواندره و 3000گزی خاور راه شوسه ٔ سنندج...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از بخش روانسر شهرستان سنندج ، 7000گزی باختر روانسر و 4000گزی باختر راه اتومبیل رو روانسر به پاوه . دامنه ، سردسیر،...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، 18000گزی شمال باختری خسروآباد کنار رودخانه ٔ سراب شهرک . تپه ماهور، سردسیر، سکن...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان ، 20000گزی جنوب باختری قصبه ٔ اسدآباد، 1000گزی باختر راه فر...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده ، 1500گزی جنوب خاوری آباده و شوسه ٔ شیراز به اصفهان . جلگه ، معتدل ، س...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان صغاد بخش مرکزی شهرستان آباده ، 36000گزی باختر آباده ، دامنه ٔ کوه چکاب کنار راه فرعی آباده به صغاد. ...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیضای بخش اردکان شهرستان شیراز، 73000گزی جنوب خاوری اردکان ، 2000گزی راه فرعی بیضا به زرقان . جلگه ...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خیر بخش اصطهبانات شهرستان فسا، 22000گزی شمال باختری اصطهبانات کنار راه فرعی خرامه به نی ریز. جلگه ...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز، 58000گزی شمال خاوری زرقان کنار راه فرعی سیدان به محمودآب...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.