صادق
نویسه گردانی:
ṢADQ
صادق . [ دِ ] (اِخ ) ابن عبدالسلام ، معروف به بترونی حلبی . سیدمحمد امین محبی دمشقی در ذیل نفحة، او و خاندان او را بغایت ستوده و شعر وی را توصیف کند. او در اوائل قرن یازدهم هجری وفات کرد. محمد راغب حلبی دو صفحه ازاشعار او را در اعلام النبلاء ج 6 ص 436 آورده است .
واژه های همانند
۱۰۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
صادق پاشا. [ دِ ] (اِخ ) رجوع به محمود صادق افندی شود.
صادق پاشا. [ دِ ] (اِخ ) مؤید. از خاندان آل عظم است در شام . وی در جیش عثمانی فریق اول بود و از جانب دولت به نمایندگی به کشور بلغار و نیز...
صادق الظن . [ دِقُظْ ظَن ن / ظَ ] (ع ص مرکب ) راست گمان : علی بن عبیداﷲ صادق رفیعالشأن امیر صادق الظن .منوچهری .
امی صادق . [ اُم ْ می ِ دِ ] (اِخ ) کنایه از پیغمبر اسلام (ص ) است . (از برهان قاطع) (از آنندراج ). رجوع به امی شود.
جعفر صادق . [ ج َ ف َ رِ دِ ] (اِخ ) (امام ) ششمین از ائمه ٔ شیعه ٔ اثناعشریه . رجوع به صادق در همین لغت نامه شود.
جعفر صادق . [ ج َ ف َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز در 15هزارگزی جنوب شوسه ٔ رامهرمز و 5هزارگزی خاور جاده ٔ...
حاجی صادق . [ دِ ] (اِخ ) نام محلی است در طوس ، از نواحی شمال مشهد.
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دودانگه ٔ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین ، 18000گزی ضیأآباد کنار راه شوسه . دامنه ، معتدل ، سکنه 175 تن ش...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک ، 14000گزی جنوب باختری فرمهین ، 4000گزی راه مالرو عمومی . کوه...
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سربند بالای بخش سربند شهرستان اراک ، 18هزارگزی جنوب باختری آستانه . کوهستانی ، سردسیر، سکنه 266 نفر. ...