صالح
نویسه گردانی:
ṢALḤ
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) (مولی ...) ابن جلال الدین قاضی . متوفی بسال 973 هَ. ق . چلبی در کشف الظنون آرد که از مصنفات اوست : 1) تعلیقه ای بر اصلاح الوقایة در اصول فقه تألیف احمدبن کمال پاشا متوفی 940. 2) تعلیقه ای بر شرح تغییرالتنقیح (صاحب کشف الظنون در ذیل عنوان این کتاب وی را صالح بن جلال توقیعی نامیده است ). 3) ترجمه ٔ جوامع الحکایات عوفی به ترکی ، به دستور سلطان بایزیدبن سلیمان عثمانی . 4) دیوان ترکی . و گوید: پنج بیت از اشعار او در زبدة الاشعار عبدالحی فائضی آمده است . 5) منظومه ٔ لیلی و مجنون به ترکی . 6) حاشیه بر شرح مفتاح العلوم سکاکی در محاکمه ٔ میان دو شرح شریفی و تفتازانی که آن را «ناقدالرأیین فی قواعد الفنین » نامیده است . 7)تعلیقه بر شرح شریف بر مواقف عضدی . 8) حاشیه بر شرح وقایه ٔ صدرالشریعه ٔ ثانی . رجوع به کشف الظنون شود.
واژه های همانند
۴۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی اسود. وی فقیهی است ازمشایخ شیعه و او را کتابی است . (ابن الندیم ). صاحب لسان المیزان گوید وی از اعمش و جز او...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی النجم . ابن ندیم وی را در شمار شعرای کتاب آورده و گوید مقل است . (الفهرست ص 236).
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن احمدبن عمر الاصیل ، ملقب به صلاح الدین و معروف به ابن السفاح المرداسی الشافعی . وی از حسن خط بهره داشت...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی جبیر. رجوع به صالح بن جبیر شود.
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی حسان مدنی . شیخ طوسی در رجال وی را در عداد اصحاب امام سجاد (ع ) بشمار آورده است . (تنقیح المقال ج 2 ص 91).
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی حماد، مکنی به ابوالخیر رازی . شیخ طوسی در رجال گاهی وی را در شمار اصحاب امام جواد محمدبن علی (ع ) و زمانی در...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی صالح . بهبهانی صاحب تعلیقه ذیل ترجمه ٔ محمدبن جعفر اسدی گوید وی وکیل امام بود ومحمدبن احمدبن یحیی از وی رو...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی مریم ، مکنی به ابوخلیل . تابعی است . رجوع به ابوخلیل صالح شود.
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی مقاتل هروی . رجوع به صالح بن احمدبن یونس شود.
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن احمد. او راست : کتاب «تاریخ همدان ». (کشف الظنون از سیرةالنبلاء).