صالح
نویسه گردانی:
ṢALḤ
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن احمدبن ابی بکر حلبی ، معروف به دادیخی . وی فقیه ، اصولی و کاتب بود و نزد پدر خویش و محمودبن ابی الشناء باذستانی و ابوالحسین علی بن ابراهیم عطار و عبدالقادربن بشیر و جز آنان تلمذ کرد، و از ایشان اجازت یافت و چندی نیابت قضاء اریحه و ادلب و حلب داشت . پدر وی از اعیان حلب بود و چون دختر صالح بن ابراهیم بن عبداﷲ دادیخی را به زنی گرفت بدین لقب معروف شد و او را صالحی نیزخوانند و صالح لقب دادیخی را از سوی مادر دارد. مولد وی یکی از دو جمادی 1138 هَ . ق . باشد و بسال هزارو دویست و اندی درگذشت . (اعلام النبلاء ج 7 ص 148).
واژه های همانند
۴۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن صباح بغدادی . وی از آدم بن ابی ایاس روایت کند. (لسان المیزان ج 3 ص 170).
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن صباح ، مکنی به ابی الفضل اصفهانی . او از ابن عیینة و از وی علی بن حسن بن سلم روایت کند. رجوع به ذکر اخبار اصفهان...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ )ابن صقر. او از عبداﷲبن زهیر و از وی سعیدبن واقد مزنی روایت کند. رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 18 شود.
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن طرفةبن احمدبن محمدبن طرفةبن کمیت حرستانی . وی به حدیث عنایتی داشت و از ابی ثعلبه روایت کند. (تهذیب تاریخ ابن ...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن طریف . اتباع او در جبال بربر بسر میبردند و وی دعوی پیغمبری کرد و دین تازه آورد و یا پس از او بعض فرزندان وی ادعا...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن طریف ضبی ، مکنی به ابی صیداء. تابعی است .
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) (الملک ...) ابن ظاهربن ناصربن نجم الدین ایوب . یکی از ملوک سلسله ٔ ایوبیان است . پدر وی الظاهر بسال 582 هَ . ق . حاکم ...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) (الملک ...) ابن عادل بن نجم الدین ایوب . نام وی اسماعیل و از سلاطین ایوبی دمشق است . او بسال 635 هَ . ق . در دمشق به ...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عاصم ناقط. وی از کسائی روایت کند لیکن بر وی قرائت نکرده و اندکی از قرائت را یحیی بن آدم از وی روایت کند. (الف...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالجبار. وی از ابن جریح و ابن بیلمانی و از او عمربن خالد حرانی روایت کند. (لسان المیزان ص 172).