صالح
نویسه گردانی:
ṢALḤ
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن سهل همدانی . وی از مردم همدان است . شیخ طوسی در رجال او را گاهی از اصحاب امام باقر (ع ) و گاهی از اصحاب امام صادق (ع ) شمرده و گوید: وی کوفی همدانی است . ابن غضائری گوید صالح از ابوعبداﷲ روایت کند. وی غالی و کذاب بود وجعل حدیث میکرد. کشی در رجال خویش از وی آرد که : من امام صادق را خدا میدانستم و چون بدو گفتم انکار کرد و گفت من بنده ای بیش نیستم . ابن طاوس در تحریر نیزاین حکایت بیاورده است . (تنقیح المقال ج 2 ص 92).
واژه های همانند
۴۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالقدوس . رجوع به صالح بن عبدالقدوس شود.
صالح .[ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ ازدی ، مکنی به ابی یحیی بصری . وی از ابی جوزا روایت کند. ابوالفتح ازدی گوید: در حال او مردد باشم . عقیلی گوید...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ ترمذی ، مکنی به ابی عبداﷲ. وی ساکن بغداد بود، و از مالک و حمادبن یحیی الابح و عبدالوارث بن سعید و عبثربن قا...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ جلاب . شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب امام عسکری حسن بن علی (ع ) شمرده است . بهبهانی در تعلیقه گوید:...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ خثعمی . شیخ طوسی در رجال او را با نسبت کوفی از اصحاب امام صادق (ع ) شمرده و بار دیگر بی ذکر نسبت کوفی ، گو...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ قیروانی . وی ازمالک روایتی منکر دارد و از او فرزند وی فضل روایت کند. خطیب هر دو را مجهول شمرده و دارقطنی آن...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ کرمانی . از ابوامامةبن سهل روایت کند. ازدی گوید متروک است . داودبن قیس از وی و از صالح بن جبیر روایت کند. ن...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ، کوفی أحول . شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام صادق (ع ) آورده است . (تنقیح المقال ج 2 ص 93).
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ، مکنی به ابی شعیب انصاری . محدث است و دردمشق میزیست . (تهذیب تاریخ ابن عساکر ج 6 ص 370).
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالملک تمیمی خراسانی . وی از شاگردان اسحاق بن حماد استاد خط عربی است . (الفهرست ص 11). و رجوع به ابوالفضل صالح...