صالح
نویسه گردانی:
ṢALḤ
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن شافعبن صالح . وی برادر حافظ ابوالفضل احمدبن شافع است .مولد او بسال 474 هَ . ق . بود و حدیث از ابومنصور خیاط و ابن الطیوری و جز آنان شنید، و فقه نزد ابی الوفأبن عقیل آموخت و روایات نیز فراگرفت . دامغانی شهادت او می پذیرفت و سپس دریافت که او و ابوالمظفربن صباغ و کثیربن سمالیق به دروغ گواهی میدهند، پس آنان راعقوبت کرد و شهادت ایشان از اعتبار بیفتاد. صالح بسال 543 هَ . ق . درگذشت . (لسان المیزان ج 3 ص 170).
واژه های همانند
۴۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهدی مقبلی یمانی . وی مذهب زیدیان داشت ، سپس ترک آن بگفت . امام شوکانی به اجتهاد وی گواهی داده است و بسال 1...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهران . صاحب عقدالفرید در باب شعراء مجانین گوید: و از آن جمله است صالح بن مهران کاتب . (ج 7 ص 184). و مصحح کتاب ...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مهران ، مولی زکریابن مصقلةبن هبیرة، مکنی به ابی سفیان . وی حکیم وپرهیزکار و مسموع الکلام بود. عمربن علی و محمدبن ...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) (الحاج ...) ابن مهنا ازهری . او راست : الفتح الربانی فی الرد علی المهدی المغربی الوزانی ، که اختصاری است از رساله ای ...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن میثم تمار اسدی کوفی . شیخ طوسی در رجال گاهی او را در عداد اصحاب امام باقر محمدبن علی (ع ) و گاهی در شمار اصحاب ا...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن میسرة. مجهول است . وی انس بن مالک را درک کرده است و سعیدبن واصل ازاو روایت کند. ابن حبان او را در ثقات ذکر کند...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن نحام . صحابی و مجهول الحال است . (تنقیح المقال ج 2 ص 95).
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن نصر یانضر. وی در خلافت الواثق خروج کرد. صاحب تاریخ سیستان گوید: صالح به بُست برخاست و مردم بسیار با او جمعشد از...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن نصراﷲ حلبی معروف به ابن سلّوم . وی رئیس اطباء دولت عثمانی و ندیم سلطان محمدبن ابراهیم بود. و در حلب متولد شد و...
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن نصربن مالک بن هیثم مکنی به ابی الفضل خزاعی . وی برادر احمدبن نصر خزاعی است . او از ابن ابی ذئب ، و شعبةبن حجاج ،...