صالح
نویسه گردانی:
ṢALḤ
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن کیسان . وی مولای زنی از دوس است و گویند مولای بنی غفار است و مکنی به ابی محمد و یا ابی الحارث . وی ابن عمر را درک کرد و از سالم بن عبداﷲ و سلیمان بن یسار و عروةبن زبیر و زهری و غیر آنان روایت کند. و از او عمربن دینار و مالک بن انس و عبدالعزیزبن ماجشون و سفیان بن عیینة روایت کنند و از طریق ابی یعلی از سفیان بن عیینة روایت است که عمربن دینار گفت نزد صالح روید که او به حدیث حسن حدیث کند. مصعب گوید وی مردی عالم بود و عمربن عبدالعزیز او را به خود مخصوص گردانید و از او اخذ میکرد، سپس ولید او را به پسر خویش عبدالعزیز مخصوص کرد و او از وی فرامیگرفت . صالح حدیث و فقه و مروت را فراهم آورده بود. هیثم بن عدی و ابن معین او را از تابعین مدینه شمرده اند. ابن خیاط گوید وی از مردم اصبح و واقدی گوید از مردم دوس است . او پس از یکصد و چهل درگذشت . حارث گوید صالح ثقة و کثیرالحدیث بود. (تهذیب تاریخ ابن عساکر ج 6 صص 378 - 379). در سیره ٔ عمربن عبدالعزیز است که عبدالعزیزبن مروان ، فرزند خود عمر را از شام به مدینه فرستاد تا ادب آموزد و صالح بن کیسان را نامه کرد تا ملازم او باشد. و عمر نزد عبیداﷲبن عبداﷲ درس فرامیگرفت ، و صالح وقت نماز با وی بود. روزی دیر به نماز شد. عمر سبب پرسید. گفت گیسوان شانه میزدم ! عمرگفت کار موهای تو بدانجا کشیده است که از نماز بازمانی ؟ سپس ماجرا به پدر نوشت و با صالح سخن نگفت تا وی گیسوان خود بتراشید. (سیره ٔ عمربن عبدالعزیز ص 9).در المصاحف مصحف وی را نام برده و اختلاف آن را بیان کرده است . (المصاحف سجستانی چ 1937 م . ص 91). و رجوع به عقدالفرید ج 5 ص 28 و الاعلام زرکلی ص 425 شود.
واژه های همانند
۴۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان راه جرد بخش دستجرد شهرستان قم ، 18000گزی جنوب باختری دستجرد متصل به جاده ٔ شوسه ٔ قم به اراک ، سر ...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران ، 11000گزی جنوب باختری علیشاه عوض ، 7000گزی جنوب راه ماشین رو علی شاه عوض . جلگه ...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران ، 26000گزی باختری علیشاه عوض ، 2000گزی راه ماشین رو فرعی کرج به اشتهارد. جلگه ، ...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، 28000گزی باخترشهر ری ، 2000گزی جنوبی رباط کریم . جلگه ، معتدل ، سکنه 202 ...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کنار رودخانه ٔ مزدقان بخش حومه ٔ شهرستان ساوه ، 24000گزی جنوب ساوه ، 1000گزی راه ماشین رو ساوه به ...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سهرورد بخش قیدار شهرستان زنجان ، 27000گزی جنوب باختری قیدار، 18000گزی راه مال رو عمومی . کوهستانی ، ...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خارطوران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود، 108000گزی جنوب خاوری بیار، 90000گزی جنوب شوسه ٔ شاهرود به سبزو...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیراستاق بخش مرکزی شهرستان شاهرود، 2200گزی جنوب باختری شاهرود، 4000گزی جنوب شوسه ٔ متصل به راه آه...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان ، 15000گزی جنوب صیدآباد، 6000گزی ایستگاه امروان . جلگه ، معتدل ...
صالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به اندیمشک شود.