اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صدر دیوانه

نویسه گردانی: ṢDR DYWʼNH
صدر دیوانه . [ ص َ رِ ن َ ] (اِخ ) (مولانا...) میر علیشیر نوائی در مجالس النفائس نویسد: وی کاتبی خوب بود و شعر و معما زیبا میگفت معمیات به اسم نود و نه نام حضرت حق سبحانه و تعالی گفته است و از جمله این معما به اسم العلیم است :
سر بپای او فدا ناکرده تو
چون وصالش را تمنا کرده تو.
وی دیوانه و عاشق شیدای سیدشریف (معاصر شاه اسماعیل ) بود. سید روزی در اوان حسن و جمال با هزار غنج و دلال پیاده در کوچه می رفت مولانا صدر غافل رسید و سید را در بغل گرفت و بوسه ای از رخ زیبای وی گرفت . غلامان سید چون این بدیدند، وی را بیازردند و او لت می خورد و می گفت آن لوت به این لت ارزان باشد و سپس هرگاه بدر خانه اومیرسید غلامان شریف او را می آزردند. مولانا برنجید وگفت :
مرو بر در خانه اش ای سفیه
چو شر در شریف است لاخیر فیه .

(از مجالس النفائس ص 386).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.