گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صرار نویسه گردانی: ṢRʼR صرار. [ ص َرْ را ] (ع اِ) تزدک ۞ . (ربنجنی ). جَزد. (دستور اللغة). زنجره . زَلَّه .چیک . (تحفه ). صَرّارَه . و این غیر صراراللیل است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی سرار سرار. [ س ِ ] (اِخ ) موضعی است به حجاز. (منتهی الارب ). سرار سرار. [ س ِ ] (اِخ ) وادیی است که صنعا را می شکافد و گاهی که باران آید آب در آن فزون شود و در سنوان ریزد و دریاچه مانندی شود. (از معجم الب... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود