صرخ
نویسه گردانی:
ṢRḴ
صرخ . [ ص ُ ] (اِخ ) کوهی است بشام . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
بطپانچه روی خود را سرخ داشتن . [ ب ِ طَ چ َ / چ ِ ی ِ خوَدْ / خُدْ س ُت َ ] (مص مرکب ) یعنی در عین حزن و اندوه مسرور و شادمان بودن تا موجب ...
جمعیت شیر و خورشید سرخ نخستین سازمان خیریه ایران بود که عهدهدار وظایف مهم و متعددی در مسائل مربوط به امدادرسانی در حوادث غیر مترقبه و امدادی، آموزش ک...