صروری
نویسه گردانی:
ṢRWRY
صروری . [ ص َ ری ی ] (ع ص )آنکه حج نکرده باشد. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
سروری . [ س ُ ] (اِخ ) محمدقاسم بن حاجی محمد کاشانی ، متخلص به سروری ، مؤلف فرهنگ مجمع الفرس . از مستعدان روزگار بود. در مائه ٔ حادی عشره به ...
سروری . [ س َرْ وَ ] (حامص مرکب ) ریاست و حکومت و سلطنت و پادشاهی و حکمرانی و فرمانگزاری . (ناظم الاطباء). مهتری و بزرگی . (آنندراج ). بزرگی ...
فرهنگ سُروری فرهنگ لغت فارسی شامل ۶۰۰ لغت است. این کتاب در سال ۱۰۰۸ هـ.ق. به دست محمدقاسم بن حاج محمد کاشی، شاعر متخلص به سُروری نوشته شدهاست. وی این...