اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صفا زدن

نویسه گردانی: ṢFA ZDN
صفا زدن . [ ص َ زَ دَ ] (مص مرکب ) صلا زدن . خوش باش زدن . خوش باد زدن :
دامنی بر آتش گل چون صبا باید زدن
سیرچشمان گلستان را صفا باید زدن .

میرزا رضی دانش (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.