صفوان
نویسه گردانی:
ṢFWʼN
صفوان . [ ص َ ] (اِخ ) انصاری ، وی معتزلی و از شعرای این فرقه است و او را قصیده ای است که واصل بن عطا و معتزله را در آن ستاید. (ضحی الاسلام ج 3 ص 90).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سفوان . [ س َف ْ ] (اِخ ) ناحیه ای است در وادی بدر. (منتهی الارب ).
غزوه ٔ سفوان . [ غ َزْ وَ ی ِ س َ ف َ ] (اِخ ) یا غزوه ٔ بدرالاولی یا غزوه ٔ طلب کرزبن جابر الفهری . رجوع به بدرالاولی شود.