اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صلاح

نویسه گردانی: ṢLAḤ
صلاح . [ ص َ ] (اِخ ) ابن مبارک بخاری نقشبندی از متصوفه ٔ بزرگ قرن هشتم هجری . او راست : انیس الطالبین و عدة السالکین فی مناقب خواجه بهاءالدین که به سال 785 از کتابت آن فارغ شده است . نسخه ای از این کتاب در کتابخانه ٔ دهخدا موجود است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
صلاة جعفر. [ ص َ ت ِ ج َ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نمازی است که گویند پیغمبر (ص ) آنرا به جعفربن ابی طالب تعلیم فرمود و آن چهار رکعت اس...
صلاة جمعه . [ ص َ ت ِ ج ُ ع َ / ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صلاة شود.
صلاة وسطی . [ ص َ ت ِ وُ طا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نماز دیگر. نماز عصر یا نماز ظهر و یا نماز بامداد. در کشاف اصطلاحات الفنون آرد: و در تعیین ص...
ساز و سلاح . [ زُ س ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ساز و برگ . برگ و ساز. ساز و آلت . ساز و سامان . ساخت . ساختگی . تجهیزات : گمانم که آن چینی این...
تمام سلاح . [ ت َ س ِ ] (ص مرکب ) شایک . (دهار). کاملاً مسلح . دارای اسلحه ٔ کامل و بی نقص . شاک السلاح : و کوتوال قلعه کوه تیز با پیاده ای ...
سلاح ریخته . [ س ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) در بیت زیر ظاهراً به معنی عاجز شده ، تسلیم شده ، آنکه سلاح افکنده باشد بنظر میرسد : من که چون گل...
صلاة اشراق . [ ص َ ت ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صلاة ضحی شود.
شکسته سلاح . [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ س ِ ] (ص مرکب ) شکسته سلیح . که اسلحه ٔ جنگی وی شکسته باشد : یکایک سواران پس اندر دمان شکسته سلاح و گسسته رو...
اسلحه‌خانه یا سلاح‌خانه، به محل نگهداری و گردآوری سلاح‌ها، ابزار، تجهیزات و مهمات جنگی گفته می‌شود. اسلحه و مهمات از اسلحه‌خانه به آوردگاه‌ها گسیل می‌...
صلاة مسافر. [ ص َ ت ِم ُ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صلاة شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۹ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.