اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صلوات

نویسه گردانی: ṢLWʼT
صلوات . [ ص َ ل َ ] (ع اِ) ج ِ صلا. (منتهی الارب ). رجوع به صلا شود. || ج ِ صلاة و صلوة. رجوع به صلاة شود. درود. تحیت . رحمت . || نام درود خاص بر پیغمبر (ص ) و آن جمله ٔ «اللهم صل علی محمد و آل محمد» است نزد شیعه مذهبان ، لیکن سنیان اغلب در این درود خاص آل را جزء نسازند. و این درود را پس از شنیدن نام محمد گویند و گاهی بهنگام دیدن چیزی بوالعجب یا مبارک یا باشکوه :
بانگ صلوات از خلق دور پدید آمد
کز دور پدید آمد از پیل تو عماری .

منوچهری .


در صلوات آمده ست بر سر گل عندلیب
در حرکات آمده ست شاخک شاهسپرم .

منوچهری .


تا جای پدر بازستانند به دیوان
آنها که سزای صلواتند و ثنااند.

ناصرخسرو.


بسؤال تو چو درماند بگوید به نشاط
بر پیمبر صلواتی خوش خواهم به آواز.

ناصرخسرو.


آنکه او را دهیم ما صلوات
گفت کالمکرمات دفن نبات .

سنائی .


چون نوبت نبوت او در عرب زدند
از جودی و احد صلوات آمدش صدا.

خاقانی .


به سکون «ل » هم آمده است . رجوع به صلوات فرستادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
صلوات . [ ص َ ل َ ] (ع اِ) کنائس جهودان . اصل آن به عبرانی صَلوتا است . (منتهی الارب ) (المعرب جوالیقی ص 211). کنشت . کنیسه . رجوع به صلوة ...
صلوات . [ ص َ ل َ ] (اِخ ) مرکز دهستان خروسلو از بخش گرمی شهرستان اردبیل ، در 15 هزارگزی باختر گرمی و در مسیر شوسه ٔ گرمی اردبیل واقع است .جلگ...
دعا کردن برای رستگاری‌، موفقیت‌ و پشتیبانی‌ خدایی‌ برای‌ کسی‌.
صلوات خمس . [ ص َل َ ت ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نمازهای پنجگانه ٔظهر، عصر، مغرب ، عشاء و بامداد. رجوع به صلاة شود.
صلوات آباد. [ ص َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، در 13 هزارگزی خاور سنندج ، کنار شوسه ٔ سنندج به همدان واقع است ...
صلوات آباد. [ ص َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار که در 19 هزارگزی شمال باختری شهر بیجار، کنار راه عمومی کاروانرو بیجار به ...
صلوات اﷲ علیه . [ ص َ ل َ تُل ْ لا هَِ ع َ ل َی ْه ْ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی ) درود خدا بر او بادا. درودی است که به پیمبر (ص ) فرستند و یا پس ...
صلوات فرستادن . [ ص َ ل َ ف ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) درود فرستادن بر پیغمبر. اللهم صل علی محمد و آله گفتن . رجوع به صلوات شود.
صلوات اﷲ علیه و آله . [ ص َ ل َ تُل ْ لا هَِ ع َ ل َ هَِ وَ ل ِه ْ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی ) درود خدا بر او و خاندان او بادا. این درود را پس ِ ن...
صلوات اﷲ و سلامه علیه . [ ص َ ل َ تُل ْ لا هَِ وَ س َ م ُ هو ع َل َی ْه ْ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی ) درودی است پیمبر (ص ) را، و شیعیان ، امامان ...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.